چگونه سلیاک را تشخیص می دهند؟

در این صفحه چه چیزهایی را مطالعه میکنید؟

به صورت تخصصی متوجه خواهید شد که بیماری سلیاک چگونه تشخیص داده میشود و آزمایشاتی که برای تعیین دقیق این بیماری وجود دارد، شامل چه مواردی است.

همچنین با مراحل آزمایشگاهی تشخیص این بیماری نیز آشنا میشوید.

تشخیص افتراقی

با وجود اینکه برخی از بيماري ها مانند ابتلاء به عفونت هلکیو باکتر پیلوری ميتوانند منجر به افزايش گلبول های سفید روده شود، ولی از لحاظ بیماری شناسی، بيماري سيلياك با سوء جذب و اختلال در ريز پرزهای روده مشخص مي شود.

بعضی از بیماری ها خصوصیات مشترکی با سلیاک دارند و باید به آن ها توجه کرد: بیماری هایی همچون:

  1. اسهال گرمسیری(Tropical Sprue) 
  2. كوليت كلاژنی(Collagenus colitis)
  3. بيماري وییل(Whipples disease)
  4. ژيارديازيس (Giardiasis)
  5. ورم روده ويروسی  (Viral enteritis)
  6. بيماري پیوند علیه میزبان (Graft-Vs-host)
  7. بيماري هاي خود ایمنی(Autoimmune diseases)
  8. بيماري كرون روده كوچك  (Crohn’s disease of the small intestine)
  9. لنفوم روده كوچك (Small intestine lymphoma)
  10. عدم تحمل كربوهيدرات يا شير گاو
  11. آسيب ناشی از پرتوتابي (Radiation damage)

اپیدمیولوژی

تا دهه گذشته فکر میکردند بيماري سیلیاک در كشورهاي خاورميانه بسیار نادر است. بيماري سیلياك اختلال عود كننده ای است که با استفاده از آزمو نهای غربالگري تخصصی و  رایج تشخيص داده مي شود.

مطالعات كشورهاي مختلف درحال توسعه نشان داده است كه آزمايش EMA و اخيراً آزمايش آنتي ترانس گلوتاميناز بافتی ( Anti-tTG ) دارای اختصاصیت بالایی حتی در مبتلایان به سوء جذب اوليه و عفونت هاي انگلي روده است. لذا با انجام این آزمون ها مي توان بیماری سلیاک را از این بیماری ها تشخیص داد.

در طول دو دهه گذشته در كشورهاي غربي مطالعات جمعیت شناختی فراواني جهت تشخيص بيماري سیلياك  و با انجام آزمايش هاي ساده سرولوژيكي صورت گرفته است، در حالی که اطلاعات کمی در مورد شیوع و اهمیت این بیماری در كشورهاي خاورميانه در دست است.

مطالعات انجام شده در کشورهای خاورمیانه نشان داده که شيوع بيماري سیلياك در افرادي كه حتی در معرض خطر نيستند در مقايسه با كشورهاي غربي، بالاتر است.

 بعنوان مثال شيوع بيماري سيلياك علامت دار در فنلاند،  يك نفر از 270 نفر و در آمريكاي شمالي يك نفر از 5000 نفر است. این در حالی است که در ایران شیوع آن در افراد سالم برابر یک نفر از166 نفر فرد سالم است.

شيوع بيماري در جمعيت تحت خطر در اين منطقه نيز تقريباً بالاتر يا مشابه كشورهاي غربي و بين 20 – 3 درصد گزارش شده، در حالي كه شيوع آن در بيماران ديابت نوع 1 در حدود 10 – 3 درصد و در بیماران با علایم گوارشی 7/ 3 درصداست   .

تظاهرات بالینی

علایم بيماري سلیاک عموماً در اوایل كودكي یعنی حدود 2 سالگي و پس از آن در حدود سن 40 سالگي بروز میکند. در کودکی بیماری با سوءجذب و نقص رشد و در بزرگسالی معمولاً با علایم غيراختصاصي مانند سوءهاضمه، تغییرات اجابت مزاج يا با علایم غیر گوارشی خود را نشان میدهد.

تظاهرات بالینی بیماران سیلیاکی طیف گسترده ای دارد و از موارد بدون علامت (خاموش) تا كاملاً علامت دار(همراه با علایم آشكار بالینی) را شامل می شود.

شدت علائم، ضرورتاً با شدت آسیب مخاطي متناسب نمي باشد و بيمارانی با تحليل ريزپرزها ميتوانند بدون علایم باشند يا علایم غيراختصاصی  همچون كمبود آهن يا گرفتگي عضلاني را بروز دهند.

امروزه فراوانی بيماري سلیاک خفيف يا بدون علایم بیش از مواردی است که با علایم مشخص سوء جذب شديد بروز میکند.

اصطلاح بيماري سلیاک بدون علامت براي بيماراني بكار برده ميشود كه علایم خارج روده اي شامل نفروپاتي ايمونوگلوبولين A، هموسيدروز ريوی و بيماري هاي عصبي گوناگون دارند. با این حال تغييرات سطح آنتي بادي ها و تغييرات مشخصي در روده كوچك این افراد را مي توان مشاهده نمود.

 از آنجايي كه بسياري از اين علایم مي توانند بعد از شروع رژيم فاقد گلوتن از بين بروند، تشخيص زودرس بیماری بسیار اهمیت دارد.

بيماري سلیاک «خاموش » حالتی است که در آن فرد علایم بیماری را در مراحل بعدي زندگي بروز ميدهد، اين افراد علي رغم دريافت رژيم حاوي گلوتن، در روده خود مخاط صاف ندارند.

آنچه كه باعث شروع اين بيماري در اين گونه افراد مي شود، هنوز ناشناخته باقي مانده است.

افرادي با بيماري سلیاک «تأخيري » يا «بالقوه » ممكن است دارای علائمی باشند که به رژيم غذايي فاقد گلوتن پاسخ م يدهد. اصطلاح تأخيري يا بالقوه بودن بيماري سلیاک توسط همه دانشمندان این رشته به كار برده نميشود، زيرا باعث پيچيده تر شدن موضوع ميگردد. در نتيجه تعريف بهتری برای پوشش طيف وسیع حساسيت به گلوتن لازم است.

بيماري سلیاک با چندين بيماري خارج روده اي و خود ایمنی در ارتباط است كه نميتوان آنها را به کمبود تغذيه ای نسبت داد.

براي مثال در بيش از 8 درصدبيماران مبتلا به ديابت نوع 1، آزمون سرولوژی برای بيماري سلیاک مثبت است. همچنين بيماران سلیاکي در خطر بالاتري از بروز بدخيمي ها هستند.

هولمز و همكارانش گزارش کردند که خطرسرطان به خصوص سرطان لنفوم در بيماران سلیاکی درمان نشده بیش از بيماراني است كه تحت رژيم فاقد گلوتن هستند.

 البته مطالعات اخير نشان داده كه ممكن است خطر آن كمتر از چیزی باشد كه قبلاً انتظار ميرفت.

روش های تشخیصی

هنگامی که ظن بیماری سیلیاک وجود دارد، اولین اقدام انجام آزمو نهای سرولوژی برای اندازه گیری آنتی بادی های اختصاصی است. ولی باید توجه داشت که تایید بيماري سلیاک تنها بعد از انجام نمونه برداري از روده كوچك و مشاهده مخاط ژژنوم صاف به همراه فقدان پرزهاي روده اي طبیعی امکان پذیر است.

نمونه هاي قسمت پاييني دوازدهه نسبت به نمونه هاي بالايي آن دقت بیشتری در تشخيص بيماري سلیاک دارد.

با توجه به اینکه تغییرات ریزپرزها در تمام طول روده باریک نمای یکسانی در بیماری سیلیاک ندارد، نمونه برداري متعدد به اندازه پنس استاندارد مورد نياز است.

اكثر بيماران سلیاکی (50 الی 60 درصد) در هنگام تشخیص در دسته مارش III قرار میگیرند كه در آنها كاهش شديد ارتفاع ريزپرزها مشاهده می شود.

مشكل عمده در تشخيص بيماري سلیاک تفسير شکل ريزپرزهای روده است كه منجر به گزارش اشتباه سطح مخاطي نمونه هاي اخذ شده مي شود.

اين كه آيا اقدامات لازم جهت شناسايي نمونه هاي كوچكی که در آندوسکوپی برداشته شده، قبل از ثابت شدن، مي تواند اين مشكل را برطرف نمايد نامشخص است.

مشكل بعدي زماني رخ مي دهد كه آزمايشات سرولوژي مثبت احتمال بيماري سلیاک را محتمل مي سازد، ولي نتيجه نمونه برداری روده طبیعی گزارش مي شود.

اولین اقدام بررسي مجدد نمونه توسط يك پاتولوژيست مجرب در زمینه بیماری های گوارشی است.

بعد از گذشت شش ماه از انجام نمونه برداری، در صورتی که هنوز هم علائم کلاسیک بیماری پا برجا بودند و

نتیجه آزمون سرولوژی مجدداً مثبت شد، مي توان با انجام اندوسکوپی و نمونه برداری مجدد از دئودنوم، بیماری سیلیاک را تأیید یا رد نمود.

مشکل ديگر در يافته هاي بافت شناسي زمانی اتفاق می افتد كه نتیجه يافته هاي پاتولوژي از نتيجه مورد انتظار خفیف تر است و اين بيشتر در خانواده هايي اتفاق مي افتد كه يكي از اعضاي خانواده به بيماري سلیاک مبتلا است و ميزان مصرف گلوتن در رژيم غذايي آنها كاهش يافته است. همچنين مصرف داروهاي سركوب گر ايمني ضایعه هاي خفيف تري نسبت به حالت مورد انتظار ايجاد می كنند. در ساير شرايط، ممكن است مخاط طبیعی باشد يا فقط پس از مصرف گلوتن ترشح لنفوسيت ها بطور توجيه ناپذيري آشكار گردد.

بايد متذكر شد كه نمونه برداري طبیعی هرگز حضور بيماري سلیاک پنهان را رد نميكند و ممکن است سلیاک در بدن وجود داشته باشد.

در مواردي که اندكی تغييرات بافتي وجود دارد، پس از مصرف 6 هفته اي غذاهای دارای گلوتن، جهت بررسی مجدد بافت روده ميتوان آندوسكوپي انجام داد.

 در افرادي با آزمايشات سرولوژي مثبت، بيماری هایی غير از سلیاک كه ميتوانند منجر به تحليل ريزپرزها شوند، بايد رد شوند. از اين رو، تشخيص بيماري سلیاک، نبايد فقط به نتايج نمونه برداری وابسته باشد، بلكه بايد تصاوير بالیني و آزمايشات سرولوژي نيز در نظر گرفته شوند.

از طرفی آزمون های اندازه گیری آنتی بادي نمي توانند جايگزين بافت شناسي شوند، اما ابزار غربالگري مناسبي در افراد بدون علامت و درخطربروز سلیاک هستند (خويشاوندان درجه اول و بيماراني با بيمار يهاي خود ایمنی مانند ديابت).

ولی توجه به این نکته بسیار با اهمیت می باشد که اعتماد کامل به آزمایش های سرولوژي، حتي زماني كه احتمال بيماري بسيار كم است، ممكن است باعث از دست دادن بيماراني شود كه نتيجه آزمایش های سرولوژي آنها منفي است.

آزمایشات سرولوژی باید روی چه کسانی صورت گیرد؟

گروه اول بیماران مشكوك به سلیاک، بیماران با علایم اسهال مزمن با يا بدون سندرم سوء جذب هستند. گروه شايع تر بعدي كه درآنها نیز تشخيص سیلیاک بايد در نظر گرفته شود، افراد مبتلا به سوء جذب مواد غذايي يا ويتامين ها شامل بيماراني با آنمي كمبود آهن و بدون خونريزي گوارشي، كمبود فوليك اسيد، بروز سوء جذب ويتامين D با كلسيم و همراه با پوكي استخوان، هيپوكلسمي بدون دلیل، كمبود ويتامين D و هيپرپاراتيروئيد ثانويه هستند. كمبود ويتامين های E و K هم ميتواند در بيماري سلیاک دیده شود.

كاهش وزن بدون دلیل نيز بايد تحت آزمایشات جداسازي سرولوژي قرار گيرد. آزمايشات سرولوژي براي بيماري سلیاک بايد جهت ارزيابي آزمون های نارسايي عملكرد كبد ترانس آمينازهاي بالا نيز انجام شوند.

بيماري سلیاک با بسیاری از بيماري هاي خود ایمنی مانند ديابت نوع 1، سندرم شوگرن و سيروز صفراي اوليه در ارتباط است

در برخي از اين بيماري ها به قدری این ارتباط تنگاتنگ و شدید است كه جداسازي سرولوژي بيماري سلیاک باید بطور متناوب انجام شود. همچنین بيماراني با سندرم هاي عصبي مختلف مانند اختلالات اعصاب محیطی بدون دلیل، صرع با كلسيفيكاسیون قدامي و آتاكسي نيز براي تشخيص احتمالي بيماري سلیاک بايد مورد آزمايش قرار بگيرند. گروه سوم افراد در خطر بالا مانند خويشاوندان درجه اول فرد مبتلا به بيماري سلیاک و بيماران دچار بیماری های ژنتیکی به نام سندرم هاي داون و ترنر هستند.

ساير آزمايشات پيشنهادی جهت تشخيص بيماري سیلياك

آنتي بادي هاي آنتي گليادين، EMA و tTG در ترشحات دوازدهه و مدفوع بيماران سیلياكی و افراد سالم وجود دارند، این در حالی است که ممكن است برخي از آنها حساسيت به گلوتن تأخيري در غياب بيماري سیلياك علامت دار داشته باشند.

آنتي بادي هاي IgA-tTG همچنين در بزاق بيماران سیلياكی نیز وجود دارد و گاهی به عنوان يك آزمايش تفكيكي غيرتهاجمي براي بيماري سیلياك در نظر گرفته می شود. اخيراً بزاق و مدفوع بيماران سیلياكی و افراد سالم نیز از نظر سرولوژي بررسي شده است.

منبع:

کتابچه ی راهنمای رژیم غذایی بدون گلوتن؛ نوشته شده توسط محمد رستمی نژاد
مركز تحقيقات بيماري هاي گوارش و كبد، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *